
در واقع، ما باید به اعتبار دنیا افزوده میشدیم، نه بدهکار به آن بودیم. در میان زیادی از فشارها و بیروحیها، واقعاً به چنین چیزی نیاز داشتیم. وقتی اصل و نسب فراموش میشود، باید اعتراف کنیم که نیازمند چنین چیزی بودیم. با تبدیل شدن به یک فرهنگ، ادامه به ابتذال تطور یافت و بنا به این دلیل، باید ارزش چیزی بیشتر از "چنین چیزی" را به اعتبار بگیریم.
آیا با برندهای معتبر ساعت آشنا هستید؟ از کاسیو، سواچ و سیتیزن تا رولکس، رومنسون و اومگا، همه این برندها شناخته شدهاند. حتی برندهای معروفتر مانند بریتلینگ، پَتِک فیلیپ و هابلوت نیز وجود دارند. افراد حرفهای ممکن است به برندهایی مثل تگهویر، پیاژه و پَنِرای علاقهمند باشند. اما وقتی موضوع به قیمت محصولات این برندها میرسد، تعریف «خاص بودن» دچار پیچیدگی میشود.
تجربه لوکس بودن دیگر فقط به وجود زرق و برق محدود نمیشود. عوامل مختلفی مانند تعداد تیراژ، فناوری ساخت، استفاده از مواد معدنی، سال تولید، کشور تولید و حتی شخصی که آن را تولید کرده، ترکیبی از ارزش یک ساعت لوکس را تشکیل میدهند. به همین دلیل، احتمالا تاکنون نام برندهای معروفی مانند اودمار پیگه، واشرون کنستانتین و بریژیت را شنیدهاید. به چه زبانی بخواهیم بگوییم که قرار گرفتن روبروی بنتلی بنتایگا امروز، یک تجربه استثنایی و گرانقیمت است؟

بنتلی بنتایگا از کجا آمد؟
اشتباه نکنید، بنتلی بنتایگا اولین خودرو شاسیبلند لوکس در جهان نیست. بنز G-Class این لقب را نزدیک به 60 سال پیش با مدل جیپ واگنیر (Wagoneer) به دست آورد.
به تازگی، ما شاهد معرفی مدل جدید رولز رویس کالینان بودیم که در واقع، این خودرو ۳ سال بعد از معرفی شاسی بلند اولیه بنتلی تولید شد. احتمالاً شگفت زده خواهید شد که بدانید، این خودرو حتی اولین شاسی بلند بنتلی نبود. در سال ۱۹۹۴، برای سلطان برونئی، برند یک پروژه به نام "دومیناتور" را به طور مسترس تولید کرده بود. این خودروها تقریباً مخفی بودند، تا زمانی که مجله Autocar تصاویر آنها را منتشر کرد. فقط شش دستگاه از مدل دومیناتور تولید شدند و هر کدام ارزش ۳ میلیون پوندی داشتند.
با وجود وجود هر چیز، داستان بنتایگا همانند هر خودروی خاص و با ارزش دیگر، از یک پلتفرم مبتنی بر مبانی صحیح و دقیق شروع میشود. این پلتفرم با نام MLB ابتدا توسط آئودی در سال 2007 معرفی شد و سپس در سال 2012 توسط فولکسواگن بهبود یافت. مدلهای معروفی مانند آئودی Q5 و A7، پورشه ماکان و فولکسواگن فیدئون بر اساس نسخه اولیه این پلتفرم ساخته شدند. با توسعهیافتهترین نسخه MLB، خودروهای بزرگتری مثل آئودی Q8، فولکسواگن توآرگ، پورشه کاین و لامبورگینی اوروس تولید شدند. این مهم است که گروه فولکسواگن، پروژههایی مانند بنتلی، لامبورگینی، پورشه و آئودی را در اختیار دارد.
بنتایگا احتمالاً یکی از مدلهای برجستهی این پلتفرم است. این شاسیبلند با کیفیت لوکس اولین بار به صورت یک مفهوم با نام EXP 9 F در سال 2012 معرفی شد. پس از چند سال تحقیق و توسعه، نسخه نهایی بنتایگا به بازار عرضه شد.

نام عجیب خودرو Bentayga دارای یک ریشه جالب است. از یک سو، این نام از نام یک منطقه کوهستانی به نام Roque Bentayga در جزایر قناری الهام گرفته شده است و از سوی دیگر، Bentayga از ترکیب دو کلمه Bentley و Taiga (که به معنای گستردهترین زیستبوم دارای پوشش جنگلی و گیاهی زمینی در جهان است) تشکیل شده است. همچنین، در برخی منابع اشاره شده است که Bentayga در زبان سواحلی به معنای علاقهمندی است. با این تعبیرات متنوع بر روی خودرو، آنچه که تاکنون ثابت شده، این است که Bentayga خودروی بسیار شیک و جذابی است که حتی ملکه الیزابت اول نیز از جمله مشتریان اولیه آن بوده و این مدل لندروور سبز را با ارزش مشاهده میکنیم.
بررسی طراحی بنتلی بنتایگا
معمولاً اغلب اوقات به این موضوع که چه کسی یک خودرو را طراحی کرده، توجه نمیکنیم مگر اینکه داستان جالبی پشت طراح و طراحیاش وجود داشته باشد. بنتایگا توسط یک طراح بلژیکی به نام درک فن براکل طراحی شده است. فن براکل از کمپانی فورد شروع به کار کرد و سپس به آئودی پیوست و برای آن A8 را طراحی کرد. پس از خرید فولکسواگن شرکت آئودی، فردیناند پیچ رییس گروه فولکسواگن شخصاً براکل را استخدام کرد و او را مسئول طراحی اشکودا (که یک زیرمجموعه فولکس است) نامید. نتیجه این انتصاب، مدلهای اوکتاویا و فابیا بود. مدیران آلمانی متوجه شدند که براکل توانایی خاصی در طراحی خودروهای تشریفاتی دارد و از سال 2004، آثار او از جمله بنتلیهای کانتیننتال جیتی، فلایینگ اسپور، آزور و مولسان به او سپرده شد. با توجه به موفقیتهای این طراح حرفهای و تجربه بسیار، انتقال طراحی بنتایگا از مدل مفهومی تا نسخه نهایی به او داده شد.
طراحی بنتایگا چرا به این اندازه حساسیتبرانگیز بود؟ با آغاز دهه دوم قرن 21، بازارهای جهانی به سمت خودروهای شاسیبلند یا به تعبیر آسیاییها و اروپاییها بهنام "کراساور" جذب شدند. برای کسانی که از قبل شاسیبلند در سبد محصولات خود داشتند، این تغییر به سادگی اتفاقی بود؛ اما برای کسانی که برای اولین بار به این حوزه وارد میشدند، چالشبرانگیز بود. بنتلی بهعنوان یکی از نخستین برندهایی بود که در سال 2015 با مدل Bentayga وارد این بازار شد. سال بعد، مازراتی نیز با مدل Levante به این قطب جذاب ملحق شد. 2017 شاهکار لامبورگینی با معرفی اوروس به نمایش گذاشته شد. رقیب سنتی بنتلی، یعنی رولزرویس، در سال بعد با مدل کالینان استراحت کرد. استونمارتین نیز در سال 2020 با معرفی DBX به جمع این برندها پیوست. در پایان، فراری با پروژه Purosangue مواجهه کرد. باید اعتراف کرد که اگر بنتلی و بنتایگا وجود نداشتند، این تغییرات شاید هیچوقت رخ نمیداد. بنابراین میتوان درک کرد که چرا طراحی بنتایگا چنین حساسیتبرانگیزی داشته است.

بنتایگا تا حدودی به چهرهای شبیه به کانتیننتال جیتی شناخته میشود. اما این تشابه نباید به عنوان نارسایی یا عدم حرفهایت طراح محسوب شود. به عنوان یک استراتژی بازاری، شرکت میخواست تاکید کند که سلسلهمراتب لوکسگرایی که با کانتی آغاز شده است، در بنتایگا ادامه دارد. این راهحل میخواست با ظاهری ظریف و شیک، مشتریان قدیمی خود را جلب کند، کسانی که با زبان طراحی بصری بنتلی آشنا هستند. این رویکرد بعدها توسط رولزرویس نیز بر روی اولین شاسیبلند خود، کولینان، تکرار شد که به طور قابلملاحظهای شبیه فانتوم است.
با وجود برنامهریزی مدیریتی، بنتلی به تجملات خود در این محصول نیز اهمیت میدهد. از ظاهر بنتایگا، انتظار عجیبترین چیزها نمیرود؛ اما بنتلی تاکید دارد که اشرافیت را به طرز جالبی نشان دهد. تجمل در اینجا به معنای جزئیات مانند چراغهای الماسی است، یا استفاده از استیل براق بر روی دستگیرهها. همچنین، الهام گرفتن از طراحی گرافیکی کانتیننتال جیتی را میتوان در دوربینی که به عقب خودرو متصل میشود، مشاهده کرد. این تجملات شامل چراغهای بیضی هستند که ممکن است برخی را به چالش کشانده و ناراحت کننده به نظر برسند.
تمام انتقادات و اعتراضات نسبت به طراحی خارجی، وقتی به کابین میرسیم، بیمعنی میشوند. دوستان، واژه "خاص" که دربارهاش صحبت کردیم، دقیقا یعنی چیزی منحصر به فرد. اصالت به معنای داشتن چیزی منحصر به فرد است. استفاده از چرم و چوب واقعی با دکمههای مکانیکی فشاری، دقیقا همان چیزی است که بر سر محصولات بنتلی دهههاست میبینیم. احترام به ریشه و رگ خانوادگی یعنی همین است.

بررسی تجهیزات و آپشنهای بنتلی بنتایگا
در خیابان شانزهلیزه پاریس، محلی پر از اشخاص بسیار ثروتمند است. اینجا کلی اتومبیل کروز میکنند که همه آنها دارای قابلیت کنترل تطبیقی هستند. استفاده از برند Naim در سیستم صوتی یک خودرو تنها توسط حرفهایها قابل تشخیص است و تجربه شنیداری آن به هیچ وجه با هیچ جای دیگری قابل مقایسه نیست. علاوه بر این، ساعت برایتلینگ با قیمت تقریبی 20 هزار دلار نیز یکی از موردهایی است که در اینجا دیده میشود.
در امر انتخاب رنگ، احتمالاً آقایان با یک چالش جدی مواجه میشوند. به عبارت بنتلی، خریداران میتوانند از یک طیف بسیار گسترده از رنگها برای بیرون و درون این خودرو انتخاب کنند. در حال حاضر، تنها در ابزار نقاشی، هفت رنگ آبی برای انتخاب فراهم است. این تنوع رنگها نه تنها بر روی بدنه و صندلی، بلکه بر روی موکتها و حتی نخ دستدوز نیز قابل دسترسی است.

یاد داشته باشید که هیچ خودرویی را نمیتوان به عنوان لوکس شناخت مگر آن که برای سرنشینان ردیف عقب دارای تجهیزات ویژهای باشد. این خودرو دارای صندلی عقب با قابلیت تغییر زاویه تا 40 درجه است که به سرنشین این امکان را میدهد که به راحتی استراحت کند. این صندلی دارای حالت معمولی نیست و برای بازگشت به حالت عمودی باید به حالت تجاری منتقل شوید، که میتوانید به عنوان مثال به فعالیتهای کاری خود بپردازید.
اگر ارزشهای فقط خصوصیت "بازهی اندازهگیری دما" "کیفیت صنعت ساخت" و "حجم ذخیرهسازی رکورد های دما" را مشخص کنیم؛ زیبیسنجی و قابلیتهای بیشتری را بیان خواهید کرد.

بررسی مشخصات فنی بنتلی بنتایگا
رویاها اگر به واقعیت تبدیل میشدن، ما از نسخه W12 بنتلی بنتایگا بهترین تجربه را داشتیم. اما با نسخه V8 هم ما هنوز میتوانیم از رانندگی لذت ببریم، زیرا این پیشرانه قبلاً در آئودی R8 مورد استفاده قرار گرفته است. با یک بلوک موتور 4 لیتری هشت سیلندر دو توربو، این خودرو 542 اسب بخار قدرت و 770 نیوتن متر گشتاور تولید میکند. از آنجایی که دارای جعبه دنده 8 سرعته اتوماتیک ZF است، از 0 تا 100 کیلومتر در ساعت در 4.5 ثانیه شتاب میدهد و سرعت حداکثر آن 281 کیلومتر در ساعت است. علاوه بر این، زمانهای دیگر نیز تعریف شدهاند، از جمله طی 400 متر با سرعت 177 کیلومتر در ساعت در زمان 12.7 ثانیه و پیمایش یک کیلومتر مسافت در 23 ثانیه.
با این همه ویژگی فوقالعاده، اصلاح کردن نحوه مصرف وقود آن امری تحقیرآمیز به نظر میرسد. بنتایگا در شهر تقریباً 16 لیتر بنزین در هر 100 کیلومتر مصرف میکند، اما در جاده تقریباً 12 لیتر مصرف میشود. متوسط مصرف آن برابر است با 14 لیتر در هر 100 کیلومتر. با این ویژگیهای منحصر به فرد، مشکل مصرف سوخت این اتومبیل جذاب توسط مخزن سوخت 85 لیتری آن تقریباً حل شده است.

مصرف سوخت به تنها حجم و توان موتور مرتبط نیست. وزن خودرو نیز در ذخیره سازی این اعداد تأثیرگذار است. به عنوان مثال، وزن بنتایگا در حالت خشک (بدون بنزین، مایعات و مسافران) حدود 2.5 تن است که برای یک خودرویی با طول 5.1 متر منطقی است.
بنتایگا، مجهز به سیستم رولبار الکتریکی است که توسط یک ژنراتور 48 ولتی کنترل میشود و در مدلهای مسابقهای آئودی استفاده میشود. این تکنولوژی، تعادل بین هندلینگ و راحتی را به دست میآورد و قابلیت پایداری را افزایش میدهد. ما این سیستم را قبلاً در نسخههای تاپ مرسدس S کلاس نیز دیده بودیم.
برخورد نزدیک با بنتلی بنتایگا
نمی توانم بیداین کنم محتوای استفاده شده در هر بار پرسیدن ازم و تکراری باشه.

چند سال پیش، زمانی که ما را تجربه کردیم، شگفتزده شدیم که آیا یک کابین خودرو میتواند همزمان لوکس و اسپرت باشد یا خیر؟ اما اکنون دیدگاه ما تغییر کرده است. آیا امکان دارد اتمسفر یک خودرو به اندازهی اندازهی قابل توجهی تأثیرگذار و الهامبخش باشد؟ هرچند ما تا کنون به اهمیت دادن به طراحی و تزئین داخلی خودرو مشهور بودهایم، اما چگونه میتوانیم از سبک کلاسیک بنتلی عبور کرده و نوآوریهای جدید را بپذیریم؟
برای کسانی که حس میکنند بنتایگا نیزنی به اندازه کافی منحصر به فرد نیست، متاسفانه باید بگویم که آنها هنوز در مرحلهای پایینتر از تکوئیل و سیویلین هستند و تا به سطح ازنیرو و بالشازر هنوز گام زیادی فاصله دارند.
عکس: اثر عرفان اسلامپناه